دلیل بیش‌تر اختلافات و سوءتفاهم‌ها از کجاست؟ به‌طور طبیعی در تمام روابط بین زن و شوهر، والدین و فرزند، میان دوستان و همچنین همکاران در محیط کار و… شاهد اختلافاتی بر مسائل بعضاً کوچک هستیم و این به دلیل تحلیل رفتار و گفتار طرف مقابل بر اساس پندار یا موقعیت شخصی است.

تاکنون به این فکر کرده‌اید که وقتی از کاری، رفتاری یا صحبتی از سمت همکاران دوستان و خانواده و… ناراحت می‌شویم فقط کافی است برای لحظه‌ای با کفش‌های او راه برویم و این امر را مد نظر قرار دهیم که صحبت از زبان چه کسی و با چه تربیت و منشی و در چه موقعیتی بیان شده است؟ چنآن‌چه چنین پیش‌فرض‌هایی را در مواجهه با دیگران اختیار کنیم بسیاری از رفتارها و گفتارها، دیگر برای ما رنجش‌آفرین نیست.

یکی از دلایلی که موجب رنجش ما از برخی رفتارهای طرف مقابل می‌شود همین نگاه شخصی به مسائل است، چراکه انسان ذاتاً تمایل دارد بر اساس خواسته‌های خود با او رفتار شود.

ولی آیا خودِ ما چگونه رفتار می‌کنیم؟

آیا ما می‌توانیم آن‌گونه که دیگران دوست دارند رفتار کنیم؟

چگونه می‌توانیم تفاوت‌های شخصیتی هر فرد را بدانیم؟

همه‌ی ما می‌دانیم که یک رفتار خاص برای هر فرد مناسب نیست و رگ خواب آدم‌ها متفاوت است. برای مثال همه‌ی افراد طرفدار مهمانی نیستند و اگر دعوت به یک مهمانی، فردی را خوشحال کند همان مهمانی و همان دعوت ممکن است آرامش فرد دیگری را بر هم بریزد. از این‌رو، یک رفتار ثابت صحیح برای همه‌ی افراد وجود ندارد. اصلی که بر تمام رفتار‌ها حکم‌فرما است «انسانیت» است؛ تعریفی که می‌توان برای اخلاق ارائه کرد. اصل انسانیت در هر رفتاری که از ما سر می‌زند این است کهقبل  انجام دادن هر عملی، به این فکر کنیم  که اگر تمام آدم‌های دنیا این عمل را انجام دهند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

و یا قبل هر رفتاری که در برقراری ارتباط با افراد چه خانواده ،چه دوستان ، چه همکاران و چه هر فرد غریبه ای که از ما سر می زند قبل از انجام آن رفتار به این فکر کنیم آیا این عمل شخص را از ما دور یا به ما نزدیک می کند .

برای مثال اگر می‌خواهم زباله‌ای از ماشین به بیرون بیاندازم این مسأله را در نظر بگیرم که اگر تمام آدم‌های دنیا همین کار مرا تکرار کنند چه اتفاقی می‌افتد؟

و یا اگر در خیابان زباله‌ای می‌بینم و آن را از روی زمین بر می‌دارم باز چه اتفاقی می‌افتد؟ 

و یا هنگام برقراری ارتباط با مدیر یا کارمند خود در محیط کار،

اگر  با لبخند و با انرژی باشد  همکار یا مدیرمان را از ما دور می کند یا به ما نزدیک ؟و پیامد آن برای ما چه خواهد بود؟

فرض کنید اول صبح  وارد محل کار خود شدید و با اخم و ناراحتی مدیر خود هنگام سلام و احوالپرسی صبحگاهی  مواجه می شوید آیا تمایل به ادامه صحبت و تبادل نظر در طول روز با مدیر خود هستید و یا با خود  می گویید امروز از آن روز هایی ست که نمی توان سمت رئیس رفت ؟؟

و  مدیرانی بودند که به خاطر دوری و فاصله از  کارمند خلاق خود به خاطر برخوردی که داشته اند  ایده ها و فکر های نابی را از دست داده اند.

 با این طرز فکر و معیار به راحتی می‌توان انسانیت و اخلاق را در تمام رفتارها و اعمالی که در طول شبانه‌روز، چه در تنهایی و چه در برخورد با دیگران از ما سر می‌زند جاری کنیم . 

برقراری ارتباطی با کیفیت و درخود نه در مدرسه و نه در خانواده به ما آموزش داده نشده است و ذاتی هم کسی چگونگی برقراری ارتباط را نمی داند و باید آن را یاد گرفت …

یوستین گردر در کتاب دنیا ی سوفی می گوید :اسب اسب به دنیا می آید ولی انسان انسان به دنیا نمی آید ،باید او را آموزش وتعلیم داد تا انسان شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *